33333442(021) omididigar1@gmail.com به وبسایت رسمی جمعیت خیریه امیدی دیگر خوش آمدیــد

دکتر نفیسه فیاض بخش( عضو هیئت مدیره خیریه امیدی دیگر ): عرش فلسفه اسلامی در اثبات خداوند، فرش عرفان است .

Home / اخبار / دکتر نفیسه فیاض بخش( عضو هیئت مدیره خیریه امیدی دیگر ): عرش فلسفه اسلامی در اثبات خداوند، فرش عرفان است .
of the site:
توسط
در اخبار

 دکتر نفیسه فیاض بخش، استاد دانشگاه و عضو هیئت مدیره جمعیت خیریه امیدی دیگر ، در نشست تخصصی همایش روز جهانی فلسفه پیرامون “جایگاه هویت انسانی در فلسفه اسلامی و معرفت دینی” به سخنرانی پرداخت.

  فیاض بخش در تبیین موضوع مقاله خود گفت: مقاله و سخنرانی من درباره جایگاه هویت انسانی در فلسفه اسلامی و معرفت دینی است. امروز که بشر با بحران هویت روبروست باید پرسید که این بحران ناشی از چیست؟ از نظر من این بحران به خاطر آن است که بشر امروز پای بست در اوهام شده است. بشر امروز درگیر اعتبارات است و این در حالی است که آرامش بدست نمی آید مگر با اتصال به عالم ملکوت که موجب صفای دل و رفع کدورت ها است.

 وی ادامه داد: ملاصدرا در مقدمه جلد اول “اسفار” غایت فلسفه را استکمال نفس انسانی می داند و آن را به خودشناسی تعبیر می کند که چیزی جز خداشناسی نیست. این خودشناسی و خداشناسی، عرش فلسفه اسلامی است و با برهان به اثبات می رسد اما همین عرش فلسفه، فرش عرفان است که بعثت پیامبران و حضور امامان معصوم نیز بر همین اساس و برای به فعلیت رساندن نفس ناطقه انسان معنا می یابد. همان طور که امیرالمومنین (ع) می فرماید: “تعجب می کنم از کسانی که به دنبال گمشده ای در زندگی خود می گردند در حالی که خود را گم کرده اند و آن را طلب نمی کنند.”

 این استاد دانشگاه افزود: ملاصدرا در جلد هشتم اسفار، آن جا که “اتحاد فلسفه و دین” و “وحدت غایت” را طرح می کند، فلسفه ای را که قوانین آن غیر مطابق با حقایق قرآن و سنت است را مورد انتقاد قرار می دهد.

بررسی سیر متداوم فلسفه الهی در طول تاریخ، موضوع بخش دیگری از سخنان نفیسه فیاض بخش بود که وی در این زمینه گفت: فلسفه الهی با وجود سیر پرفراز و نشیب خود در طول تاریخ، برخلاف دیگر فلسفه های غربی و شرقی که گهگاه آیندگان، گذشتگان خود را نفی کرده اند، هرگز هدف خود را گم نکرده که رمز آن را می بایست در حرکت عقلانی حکمای موحدی دانست که در پناه چراغ هدایت انبیا الهی پرچمدار علم و حکمت بوده اند و از پرتو فروزان قرآن و عترت بهره برده اند و طبیعی است که هر کس از این چشمه بنوشد پرنصیب تر خواهد بود تا آن جا که می توان گفت به طوری که تحول فلسفه یونان با ورود به ایران و اوج گیری آن را نیز می توان در همین راستا تفسیر کرد.

فیاض بخش افزود: اگر بگوییم فلسفه الهی سیر از ظاهر کلمات الهی به باطن آن و از رقیقت به حقیقت آن است سخن به گزافه نگفته ایم. ابن سینا غایت فلسفه را صیرورت انسان به حقیقت روحانی عالم می داند. وی با تاکید بر عالم عقل، اتصال به حقیقت عالم را مورد نظر قرار داده است که این چیزی غیر از علم حصولی و قیل و قال های استدلالی است.

 وی با اشاره به شرح ملاصدرا بر کلام ابن سینا گفت: صدرالمتالهین در شرح این سخنان ابن سینا می گوید: “انسان زمانی حکیم الهی است که آن چنان صیرورت نظری و عملی نماید که در شرح صدر و مقام اولیاء الهی، همه عالم را در وجود خود ادراک کند.” که این چیزی جز مقام خلافت اللهی انسان و علم او به اسماء نیست.

 فیاض بخش با ابراز شگفتی از آخرین گفتارهای باقی مانده از ابن سینا در اشارات گفت: نکته جالب توجه آن که ابن سینا در آخرین اثر فلسفی خود یعنی اشارات و در آخرین نمط آن، بر منع تعلیم حکمت الهی به غیر اهل تأکید می کند و می گوید: “اگر کسی را یافتی که به صفای باطن و استقامت ضمیر او اطمینان یافتی و دیدی از آن چه او را به وسوسه نفس وامی دارد پرهیز می کند و به حق با نظر رضا و صدق می نگرد، آرام آرام فلسفه و حکمت الهی را به او تعلیم ده”. ابن سینا در ادامه و در پایان نمط نهم اشارات در وصف بلندای قامت حکمت الهی و صعوبت دستیابی به بلندای آن می گوید: “منزه است درگاه حضرت حق از این که هر کس بتواند بدان راه یابد جز افراد نادری در هر عصر.”

این استاد دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود با یادآوری موضوع سخنرانی خاطرنشان کرد: اما درباره “بحران هویت” نیز باید اشاره داشت که با توجه به مبانی حکمت متعالیه یعنی “اصالت وجود” و “بساطت وجود”، وقتی که اصالت و بساطت وجود ثابت می شود، همه صفات کمالی وجود، ذاتی آن می شود و بنابراین دیگر نمی توان وجودی را در مرتبه ضعیف تصور کرد که فاقد صفات کمالیه باشد و بنابراین محال است که حتی در پایین ترین مرتبه وجود، صفت ذاتی وجود به همراه آن نباشد.

 وی ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به نظریه “فقر وجودی” که بر اساس آن وجود چیزی، جز عین فقر نیست، هر موجودی وقتی در درجه اول به وجود خود توجه می کند به کمالات خویش آگاه می شود که رؤیت کمال نیز چیزی جز رؤیت نیاز عین ربط بودن به حق (واجب الوجود) نیست. به عبارت دیگر انسان با عرفان به خود و شهود نفس (مراجعه به خود) حق را می بیند و این همان معنای حدیث “من عرف نفسه فقد عرف ربه” است که به قول علامه طباطبایی عکس نقیض آیه شریفه “و لا تکونوا کالذین نسواالله فانساهم انفسهم” به حساب می آید و بر این نکته تأکید می کند که همان گونه که شناخت خود، به شناخت خداوند منتج می شود، فراموشی خداوند (خدا فراموشی) نیز به فراموشی خود (خود فراموشی) منتهی می گردد.

منبع : خبرگزاری شبستان

http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=1785&Mode=

پست های اخیر
پرتال طراحی وب سایت طراحی سایت پورتال Seo سئو وب ایران وب سایت بهینه سازی سایت
Contact Us

We're not around right now. But you can send us an email and we'll get back to you, asap.