وقتی بچه ای، بزرگترین چیزی که از دنیا می خوای اینه که بهت توجه بشه و تو رو دوست داشته باشند, واسه همین تمام ویژگی های والدین و اطرافیان رو تقلید میکنی بلکه مورد تایید اونا قرار بگیری.
هیچ مسئولیتی نداری و بقیه ازت مراقبت میکنن. ولی هر چی بزرگتر میشی توجه بهت کمتر میشه, بیشتر بهت گیر میدن, بیشتر ازت انتظار دارن, چون دیگه کم کم داری فهم و شعور پیدا میکنی, کم کم داری بزرگ میشی, کم کم مسئولیت های زندگیت به خودت سپرده میشه و دیگه کسی اونا رو برات انجام نمیده.
دیگه به جایی میرسی که میبینی فقط خودتی و خودت. این زندگی خودته و همشو تو باید بسازی. کس دیگه ای این کار رو برات انجام نمیده.
درسته همیشه خانوادمون کمک حالمون هست, دوستای خوب و … . ولی دیگه کسی نیست که از زمین بلندت کنه دستاتو بگیره و مراقبت باشه که راه رفتن یاد بگیری. این بار باید خودت پاشی, خودت راه بیوفتی و خودت حرکت کنی, اونموقع دیگران هم کمکت میکنن.
پس اگه الان نشستی و منتظری کسی بیاد از حال بد نجاتت بده و یه کاری برات بکنه, باید بگم که تا آخر عمر باید منتظر بشینی.
تو دیگه بزرگ شدی و دیگه یه بچه نیستی که وابسته به دیگران باشی, دیگه باید تو تکیه گاه باشی و دست دیگران رو بگیری. پس بلند شو و تمام مسئولیت زندگیتو به عهده بگیر و برای ساختنش تلاش کن.
مطمئن باش که می تونی…